به بهانه چهلمین روز واقعه

درس های حادثه درگذشت مرحوم نوربخش

درس های حادثه درگذشت مرحوم نوربخش

ارتباط با مشتری: یادداشت/علی سرزعیم - اقتصاددان


اساسا درگذشت مرحوم نوربخش و مرحوم تاج الدین ضربه سنگینی به دولت و به صورت كلی و سازمان تامین اجتماعی و وزارت تعاون كار و رفاه اجتماعی وارد كرد و فشار روحی شدیدی برای همه كسانی كه با این دو عزیز از دست رفته آشنایی داشتند احداث كرد. اینك می توان صرفا از خوبی های آن بزرگان سخن گفت و از دوری آنها گلایه نمود یا اینكه از این واقعه درس هایی بگیریم تا چنین وقایع ناگواری كمتر تكرار شود. به نظر می آید واكنش درست از جنس دوم باشد. بنا بر این نكاتی كه می توان از این واقعه آموخت را متذكر می شوم شاید كه برای همه بخشهای دولت مفید فایده باشد.
درس اولی كه می توان گرفت این است كه سفرهای استانی یك روزه به سفرهای دو روزه تبدیل گردد. وقتی بازه زمانی سفر كوتاه باشد، برنامه ها فشرده میگردد و به صورت طبیعی رانندگان تحت فشار قرار می گیرند تا با افزایش سرعت كمبود زمان را جبران كنند. این امر فی نفسه می تواند حادثه زا باشد. اگر سفرها دو روزه شود، این فشار كمتر می شود؛ مضاف بر اینكه حق هر كار هم بهتر ادا میگردد تا زمانی كه یك مسئول ناگزیر است به هر كار به شكل فشرده بپردازد.
عرف رایج در دولت این است كه سفرها در ایام پنجشنبه انجام می شود، اما اگر سفرها به روزهای چهارشنبه (بعد از جلسه دولت) و پنجشنبه موكول گردد فشار زمانی برداشته میگردد. یك گزینه دیگر آنست كه سفرها در وسط هفته صورت گیرد. اشكال این گزینه آنست كه نمایندگان عموما در وسط هفته تهران هستند و تمایل دارند كه سفرها آخر هفته باشد تا آنها باز حضور داشته باشند. حسن این گزینه آن است كه روز پنجشنبه كه باید روز فراغت نسبی مسئولان باشد تا به كارهای بنیادی تر و غیرجاری مثل مطالعه در حوزه كاری، فكر و تامل، نوشتن و حتی ورزش بپردازند، آزاد میگردد.
در سنت فعلی سفرها، همراه بردن خانواده با هزینه شخصی باز امر رایجی نیست و همین امر یك فشار طبیعی برای بازگشت سریعتر از سفر احداث می كند، در صورتی كه اگر خانواده باز یك مسئول را برای آخر هفته همراهی كند فشار برای بازگذشت در پنجشنبه و فشرده شدن برنامه كم میگردد. با این كار سفر رفتن دیگر تضیع حق خانواده نخواهد بود و اتفاقا همراهی خانواده برای فعالیت بیشتر را افزایش خواهد داد.
درس دوم حذف سفرهای غیرضروری است. در نظام اداری كشور سنت غلطی تحت عنوان كلنگ زنی وجود دارد و مسئولان جمع می شوند تا شروع كار یا پروژه ای را جشن بگیرند و با این كار به آن رسمیت بخشند. وقتی عمیق تر به این كار نگاه میگردد و هزینه های آن در كنار منافع احتمالی بررسی می شود، لزوم آن محل تردید واقع میگردد. آیا صرف وقت مسئولان عالی برای جمع كردن آنها در یك گوشه از كشور برای كلنگ زدن ارزشش را دارد؛ خصوصاً وقتی كه این كار هزینه های احتمالی مثل خطر تصادف به همراه دارد؟ نه تنها كلنگ زنی كه حتی افتتاح كردن باز امر لازمی نیست و در مقایسه با برگزاری جلسات با نخبگان محلی، كارآفرینان و فعالان اقتصادی، جوانان و فعالان اجتماعی اهمیت كمتری دارد. حیف است كه از وقت چنین جلساتی زده شود و زمان كوتاه سفرها صرف كارهای نمادین مثل كلنگ زنی یا افتتاح شود.
آیا لزوم دارد به هر بهانه و بعنوان تشریفات مدیران كل استانی را به تهران بیاوریم؟ آیا لازم است هزینه جابجایی آنها را پرداخت؟ آیا واقعا لازم است ریسك سفر آنها را كه از كارشناسان ممتاز دستگاه های اجرایی در اقصا نقاط كشور هستند پذیرا شد؟ آیا در زمانی زندگی نمی نماییم كه فناوری اطلاعات ابزارهای مفیدی برای ارتباطات همزمان به وجود آورده و می توان خیلی از جلسات را به شكل مجازی تشكیل داد و از جابجایی فیزیكی كاست؟
درس سوم كاهش تعداد افراد اعزامی به سفر است. در سنت اداری موجود اكرام وزرا و مسئولان با همراهی یك تیم عریض و طویل بعنوان تشریفات انجام میگردد. واقعا برای بردن هر فرد توجیه مشخصی وجود داشته باشد و نباید به تعابیر كلی اكتفا كرد. این كار نه تنها هزینه های غیرضروری به بیت المال تحمیل می كند بلكه مانع از ارتباط طبیعی مسئولان با مردم در مناطقی میگردد كه آنها بازدید دارند. بعنوان مثال وقتی كه یك وزیر با پنج معاون به سفر می رود فرصتی برای مدیران كل استانی باقی نمی ماند تا در حین نهار یا مسیر با وزیر هم كلام شوند و مسائل خودرا مطرح كنند و ارتباطی بین آنها شكل گیرد. تردیدی نیست كه لازم است هر مسئول اجرایی یك حداقل شناخت فردی از نیروهای ممتاز استانی خود داشته باشد و این شناخت در این سفرها احداث میگردد. حال وقتی كه وزیر در محاصره انبوه همراهان است، امكانی برای چنین چیزی فراهم نمی گردد. روشن است كه هرچه همراهان كمتر باشند ارتباطات به وجود آمده طبیعی تر خواهد بود. اساسا یكی از اهداف سفرهای استانی آنست كه یك مسئول بتواند با توده مردم باز ارتباط بگیرد. حال وقتی كه یك كاروان بزرگ مسئول را همراهی می كند آیا می توان چنین هدفی را برآورده كرد؟
به همین قیاس ردیف شدن افراد در فرودگاه ها برای استقبال امر صحیح و قابل دفاعی نیست و با ارزشهایی كه از اول انقلاب وعده داده می شد سازگار نیست. چه خوب است كه در فرودگاه تنها یك مدیر كل به استقبال بیاید و استقبال استانداران در محل استانداری باشد و دیدار با بقیه مسئولان در محل ادارات كل صورت گیرد. مشابه همین مسئله در مورد مشایعت باز قابل ذكر است. امروزه در كشورهای اروپایی مسئولان گاه به تنهایی سفر می روند و گاه از پاویون اختصاصی استفاده نمی كنند و با توده مردم همراه هستند و امتیاز ویژه ای انتظار ندارند. ای كاش ما باز بتوانیم از بت های ذهنی كه در ضمن زمان به سنت های اداری تبدیل گشته رها شویم و سنت های جدید متناسب با شرایط جدید زمانه احداث نماییم و هزینه های غیرضرور پرداخت نكنیم.
درس چهارم مسئله ایمنی در مسافرت است. باید استانداردهای ایمنی به شكل درستی تعریف و اجرا شود. مثلا همانگونه كه در سیستم حمل و نقل هوایی همه افراد فارغ از سمت و مسئولیت موظفند تا كارهایی مثل بستن كمربند، خاموش كردن موبایل، راست كردن صندلی، بازكردن پنجره و... را انجام دهند در سفرهای زمینی باز استانداردهایی تعریف شود و بدون تعارف اجرا شود. بعنوان مثال رانندگان دولتی به سرنشینان بدون تعارف بستن كمربند را یادآور شوند! چه خوب است كه به جای حضور انبوه افراد غیرضرور كسی یك مسئول را همراهی كند كه در صورت بروز حادثه كمك های اولیه را بداند. حادثه درگذشت دكتر نوربخش نشان داد كه وجود یك خودروی پلیس در جلوی كاروان و وجود یك آمبولانس تشریفات غیرضرور نیست بلكه اتفاقا از اموری است كه در روز مبادا بسیار موثر است. ظاهرا در سنت اداری ما برخی تشریفات غیرضرور، ضروری قلمداد میگردد اما برخی تشریفات ضروری كه با ایمنی سروكار دارد غیرضروری خوانده میگردد.
نهایتا اینكه باید از خودروهای ایمن دارای ایربگ استفاده نمود. اینجانب شاهد بودم كه برخی جوانان پرشور استفاده از یك خودروی ایمن خارجی را در مسافرت ایراد می گیرند و بر استفاده از خودروی داخلی تاكید می كنند اما در مورد ایمنی نباید عوام زده شد و تصور كرد كه با خودروی ناایمن سفر كردن نمادی از مردمی بودن است. اتفاقا این حادثه نشان داد كه باید در مورد ایمنی هیچ مسامحه نكرد و آنرا قربانی ملاحظات دیگر نكرد تا هزینه های گزافی پرداخت نكرد.



1397/10/09
15:09:28
5.0 / 5
4666
تگهای خبر: اجتماعی , استاندارد , اقتصاد , تعاون
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۵ بعلاوه ۴
ارتباط با مشتری
hcrm.ir - تمامی حقوق سایت ارتباط با مشتری متعلق به hcrm است

ارتباط با مشتری

اصول مدیریت و ارتباط با مشتری